یك استاد دانشگاه:
قزوین محل تجمع اصحاب و شاگردان امام هادی (ع) بود
به گزارش عطر حرم، قزوین استادیار تاریخ اسلام دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) اظهار داشت: اصفهان، گرگان، اهواز، خراسان، طالقان و حتی قزوین محل تجمع اصحاب و شاگردان امام هادی (ع) بود که افرادی مثل «ابومقاتل دیلمی»، «بشر بن بشار نیشابوری»، «فتح بن یزید جرجانی»، «احمد بن اسحاق رازی»، «حسین بن سعید اهوازی»، «حمدان بن اسحاق خراسانی»، «علی بن ابراهیم طالقانی»، «ابراهیم بن شیبه اصفهانی» از مهم ترین این افراد بودند.
علی بابایی سیاب در گفت و گو با ایسنا ضمن تسلیت شهادت امام هادی (ع) درباب شرایط سیاسی دوران امامت ایشان اظهار داشت: دوران ۳۴ ساله امامت امام هادی (ع) از سال ۲۲۰ تا ۲۵۴ هجری را می توان از نظر سیاسی دوران گذار خلافت عباسی از عصر شکوه و اقتدار به دوران زوال و پراکندگی سیاسی دانست، مهم ترین شاخصه سیاسی این دوران، به کارگیری نظامیان ترک در دستگاه خلافت است که از سال ۲۲۰ هجری یعنی از زمان خلافت معتصم عباسی شروع شد.
وی اضافه کرد: این تحول به مرور زمان منجر به ظهور فرماندهان ترک در دربار خلافت و پیدایش منصب «امیر الأمرایی» شد، در نتیجه این تحول سیاسی، امیر الأمراهای ترک با تسلط بر سازمان خلافت عباسی، اقتدار خلیفه را به حاشیه برده و بر امور مسلط شدند که این مسأله به مرور زمان سبب ضعف قدرت مرکزی و در نتیجه تجزیه قلمرو خلافت شد.
بابایی سیاب بیان کرد: در هر گوشه و کنار از سرزمین های اسلامی در این دوره ما شاهد ظهور حکومت هایی مستقل یا نیمه مستقل می باشیم که خلافت درنظر آنها فقط یک مقام دینی و تشریفاتی تلقی می شد، با این وجود این حکومت ها برای اعمال قدرت بر رعایای مسلمان خود نیازمند یک دستخط از طرف خلیفه بودند که آنان را مشروع جلوه دهد که از این دوران به بعد هم به مرور زمان، رابطه خلافت با حکومت های جداشده از آن یک رابطه دوجانبه بود.
وی افزود: از یک سو، خلیفه به این حکومت ها مشروعیت می داد و از طرفی، این حکومت ها در حکم بازوی خلافت برای سرکوب مخالفان آن مثل شیعیان بودند.
در دوران امام هادی (ع) چه مشکلاتی وجود داشت؟
عضو هیات علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) بیان کرد: درباب این که در دوران امام هادی (ع) چه مشکلاتی وجود داشت، بیان کرد: بعد از شهادت امام جواد (ع)، حدودا همه شیعیان، امامت امام هادی (ع) که در این زمان ۶ سال داشت را پذیرفتند و باتوجه به تجربه امامت امام جواد (ع)، در مورد سن آن حضرت مشکل جدی پیش نیامد.
وی تصریح کرد: دراین میان، تنها گروهی اندک به امامت «موسی بن محمد» معروف به «موسی مبرقع» برادر کوچکتر امام هادی (ع) قائل بودند که بعد از مدتی کوتاه از عقیده خود برگشتند و به امامت امام هادی (ع) گردن نهادند. بطور کلی، در زمان امامت امام هادی (ع) می توان به سه مشکل عمده در عرصه سیاسی، عقیدتی و کلامی همچون سخت گیری حکومت بر شیعیان، مسئله غلات شیعه و مباحث کلامی اشاره نمود.
استادیار تاریخ اسلام دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) اظهار داشت: دوران امامت امام هادی (ع) با ۶ تن از خلفای عباسی همچون «معتصم»، «واثق»، «متوکل»، «منتصر»، «مستعین» و «معتز» مصادف بود، در دوران دو خلیفه اول یعنی معتصم و واثق به مانند دوران مأمون تا حدودی با شیعیان به مدارا رفتار می شد، بدین سبب در این دوره، کارهای امام هادی (ع) در مدینه معطوف به تربیت شاگردان و تحکیم پایه های فقهی و حتی سیاسی شیعه بود اما با روی کار آمدن «متوکل»، سخت گیری ها نسبت به شیعیان شروع شد که گزارش منابع در این حوزه بسیار ناراحت کننده است.
وی تصریح کرد: این خلیفه عباسی بمنظور جلوگیری از ارتباط عاطفی شیعیان با امامان خود و در نتیجه تقویت تفکر انقلابی گری آنان فرمان داد مقبره سیدالشهدا (ع) را تخریب و زمینهای اطراف آنرا شخم زدند و بر روی آن به زراعت پرداختند، متوکل در امتداد همین سیاست فرمان داد تا امام هادی (ع) را از مدینه به سامرا آوردند تا بر روابط آن حضرت نظارت کند؛ برای اینکه در مورد امام به او گزارش هایی رسیده بود که حاکی از ارتباط شیعیان با ایشان و وجود ابزار و ادوات جنگی در منزل ایشان بود به همین جهت حضرت نیز مانند امام رضا (ع) تن به سفری الزامی و تبعیدگونه داد.
بابایی سیاب اشاره کرد: امام هادی (ع) در مدت ۲۰ سال حضور الزامی خود در سامرا با شخصیّت الهی خود همگان را تحت تأثیر قرار داده بود و با این وجود از ارتباط با شیعیان و راهبری آنان نیز غافل نبود، در این دوره خیلی از وکلای آن حضرت مانند «علی بن جعفر»، «محمد بن فرج»، «محمد بن حجر» و «سیف بن لیث» در مصر، یمن و عراق دستگیر، زندانی و کشته می شدند.
وی اضافه کرد: یکی از راهبردهای امام هادی (ع) این بود که هر گاه یک نفر از وکلای ایشان دستگیر می شد با وجود کنترل شدیدی که بر آن حضرت وجود داشت، شخص دیگری را جایگزین می کرد در حقیقت ارتباط امام با این افراد غالباً بوسیله نامه و بصورت مخفیانه بوده است.
استادیار تاریخ اسلام دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) اظهار داشت: امام هادی (ع) به مانند امامان قبل از خود به شیعیان سفارش می کرد در مناصب حکومتی وارد شده و از این طریق جلوی فشار بر شیعیان را بگیرند، «یعقوب بن یزید» کاتب از منشیان دوره منتصر عباسی همچون شیعیانی بود که در این دوره با چنین هدفی وارد دولت عباسیان شده بود از جهت خفقان سیاسی که خاصیت عصر امام هادی (ع) بود می توان دوره ایشان را با دوره امام چهارم شیعیان نیز مقایسه کرد.
وی افزود: بر همین اساس، یکی دیگر از راهبردهای امام هادی (ع) در حوزه هدایت دینی، سیاسی و اجتماعی شیعیان، بیان مسائل در قالب دعا و مناجات بود، مضامینی مثل پیوند میان امام و مردم، مقام الهی امام و نقش هدایتگر او و مبارزه با ظلم.
بابایی سیاب بیان کرد: مسئله غلات شیعه یکی دیگر از مشکلات جدی در زمان امام هادی (ع) بود که غالباً سبب بدنامی شیعیان می شد، از غالیان معروف این زمان، کسانی مثل «علی بن حسکه» و «قاسم یقطینی» بودند که به تفسیر ناصحیح آیات قرآن می پرداختند، مسائلی مثل تحریف قرآن از دیگر موضوعات در رابطه با غلات بود که امام هادی (ع) با تاکید بر اصالت قرآن به همان شکلی که مورد پذیرش همه مسلمانان بودبه شدت با آن مقابله نمود.
وی افزود: غالیانی مثل «محمد بن نصیر نمیری» نیز معتقد به تناسخ و ربوبیت امام هادی (ع) بودند و برخی نیز موضوع تشبیه و جسمانیت خدا را مطرح می کردند که امام هادی (ع) به رد آن می پرداخت، بطوریکه در این حوزه بالاتر از ۲۰ روایت از امام هادی (ع) نقل شده است که حاوی مواضع امام است.
استادیار تاریخ اسلام دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) اشاره کرد: مباحث کلامی پیرامون عقیده «خلق قرآن» نیز از دیگر مباحث رایج در زمان امام هادی (ع) بود که از زمان خلافت مأمون در جامعه اسلامی به ارث مانده بود، امام هادی (ع) در این حوزه از شیعیان خود می خواست تا هیچ نوع اظهار نظری نکنند و اساساً بحث در این حوزه را باطل می دانستند با این حال، امام در دیگر مسائل کلامی پیرامون ذات خداوند همچون جسمانیت خدا و امکان رؤیت او وارد شده و ذات الهی را منزه از این مسائل می دانست.
در زمان امام هادی (ع) قم مهم ترین مرکز تجمع شیعیان بود
وی اضافه کرد: رویکرد اصلی امام هادی (ع) در ۱۳ سال ابتدایی امامت خودشان در کنار کارهای پنهان سیاسی و تشکیلاتی، عبارت بود از تربیت شاگردان، مسئله تربیت شاگردان توسط امام هادی (ع) تحت تأثیر مهاجرت ایشان به عراق و اسکان الزامی در شهر سامرا دستخوش تحولاتی شد که به صورتی آینده مذهب تشیع را در جغرافیای سرزمین های شرقی خلافت خصوصاً سرزمین ایران رقم زد، در حقیقت، در زمان امام هادی (ع) قم مهم ترین مرکز تجمع شیعیان بود.
بابایی سیاب اظهار داشت: بعد از قم، ۲ شهر آوه و کاشان نیز شیعیان زیادی داشت، وجود کسانی مثل «محمد بن علی کاشانی»، «محمد بن داود قمی» و «محمد طلیحی (قمی)» و در بین اصحاب امام هادی (ع) همگی حاکی از ارتباط جدی شیعیان این مناطق به آن حضرت است، علاوه بر این شهرها؛ مناطق دیگری از ایران مثل اصفهان، گرگان، اهواز، خراسان، طالقان و حتی قزوین محل تجمع اصحاب و شاگردان امام هادی (ع) بود که افرادی مثل «ابومقاتل دیلمی»، «بشر بن بشار نیشابوری»، «فتح بن یزید جرجانی»، «احمد بن اسحاق رازی»، «حسین بن سعید اهوازی»، «حمدان بن اسحاق خراسانی»، «علی بن ابراهیم طالقانی»، «ابراهیم بن شیبه اصفهانی» از مهم ترین این افراد بودند.
وی افزود: یک تفاوت اساسی میان شاگردان امام هادی (ع) در این دوره با امامان پیشین وجود داشت و آن عبارت بود از این که به علت حصر امام در سامرا، شاگردان آن حضرت در این زمان وظیفه خطیر نگارش آثار را در دستور کار خود قرار دادند که هدف اصلی آن آماده سازی جامعه شیعی برای گذار به دورانی از تاریخ بود که دسترسی به امام دشوار بود و یا ممکن نبود.
امام هادی (ع) به چه القابی معروف بودند؟
استادیار تاریخ اسلام دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) درباب این که امام هادی (ع) به چه القابی معروف بودند، اظهار داشت: برای حضرت «علی بن محمد» امام دهم شیعیان، القابی مثل «هادی»، «نقی»، «عالم»، «فقیه»، «امین» و «طیب» ذکر شده است که همه آنها ناظر به جنبه های علمی و روحانی منحصر به فرد آن حضرت است که حتی دشمنان ایشان را نیز تحت تأثیر قرار می داد، به عنوان مثال، لقب هادی ناظر به نقش هدایتگر امام است که ایشان را به فردی مورد احترام و محل رجوع در بین اهالی مدینه النبی تبدیل نموده بود.
وی اظهار داشت: القاب «نقی»، «عالم« و «فقیه» نیز ناظر به برجستگی علمی و فقهی امام در بین هم عصران ایشان است، همین طور آن حضرت به همراه فرزند گرامی اش امام یازدهم، به علت زندگی الزامی در شهر سامرا که در حقیقت یک پادگان نظامی بود، مشهور به امامین عسکریین بودند به همین جهت لقب عسکری از القاب این امام بزرگوار نیز بوده است.
بابایی سیاب در آخر اظهار داشت: کنیه مبارک آن حضرت نیز «ابوالحسن» بود که از این جهت با امام علی (ع)، امام موسی کاظم (ع) و امام رضا (ع) هم کنیه بود بنابراین دو امام اخیر را که به زمان ایشان نزدیک هستند را ابوالحسن اول و ابوالحسن دوم و امام هادی (ع) را ابوالحسن ثالث می نامیدند.
منبع: atreharam.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب