آیت الله رشاد در درس خارج فقه مهندسی ژنتیك و جنگ بیولوژیك مطرح كرد:

عرصه ها و ابعاد تاثیر زیست فناوری بر معرفت و معیشت بشر معاصر

عرصه ها و ابعاد تاثیر زیست فناوری بر معرفت و معیشت بشر معاصر عطر حرم: آنچه پیش روی خوانندگان قرار دارد، سلسله مباحثی است برگرفته از دروس خارج فقه آیت الله رشاد كه تحت عنوان «فقه مهندسی ژنتیك و جنگ بیولوژیك»، هفت بامداد روزهای زوج، در مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضای تهران ارائه می شود. این دروس به صورت برخط (آنلاین) بوسیله شبكه ایشیا (مدرسه فقاهت) قابل دریافت است.


به گزارش عطر حرم به نقل از ایسنا، متن درس گفتار آیت الله رشاد در درس خارج فقه مهندسی ژنتیك و جنگ بیولوژیك به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم


بایستگی تبیین عرصه ها و ابعاد تاثیر زیست فناوری بر معرفت و معیشت بشر معاصر
در جلسه قبل، زیست فناوری را به پنج بخش تقسیم كردیم، آن بخش بندی تقسیمی بود كه اصحاب دانش مهندسی ژنتیك و بر طبق «زمینه های كاربست زیست فناوری» ارائه می كنند، و البته كاملا منطقی و فنی است؛ اما در آن جلسه وعده كردیم در جلسه بعد ما نیز تقسیمی برمبنای «عرصه ها و ابعاد تاثیر زیست فناوری بر معرفت و معیشت بشر معاصر» ارائه نماییم. در این نشست (امروز) می خواهیم تقسیم پیشنهادی خود را عرضه نماییم.
از آنجائیكه این تقسیم علاوه بر جامعیت، از جنبه كاربردی و عینی بیش تری برخوردار است، بدین جهت تناسب بیش تری با مباحث فقه زیست فناوری دارد. اهمیت و ارزش تقسیم پیشنهادی ما (تقسیم زیست فناوری برمبنای عرصه ها و ابعاد تاثیرات بر معرفت و معیشت بشر معاصر) كه به جلسه چهارم و شاید جلسه پنجم نیز كشیده شود، از این نكته نهفته است كه: چون فقه عهده دار بیان احكام این عرصه هست، سیر و ساختار این عرصه ها می تواند چارچوب و الگوی مناسبی برای صورت بندی ابواب فقه زیست فناوری انگاشته شود. علاوه بر این كه: تبیین این عرصه ها، از سویی بمثابه تشریح دامنه و ابعاد زیست فناوری قلمداد شده، مكمل موضوع شناسی فقه زیست فناوری بشمار خواهد آمد، از دیگرسو اهمیت زیست فناوری و فقه مربوط بدان را هرچه افزون تر نشان خواهد داد.
زیست فناوری به طرز ژرف و شگرفی، ابعاد گوناگون حیات معرفت و معیشتی بشر معاصر را تحت تاثیر قرار داده، و مسائل و مباحث بسیاری را پیش روی علوم و معارف دینی نهاده است كه حسب مورد باید از پایگاه دانش های مختلف همچون فلسفه و كلام، اخلاق و فقه (و بیش از همه فقه) به پاسخ آنها پرداخته شود. در این نشست اهتمام می نماییم ذیل هر یك از عرصه ها و ابعاد، به نمونه هایی از این مسائل و مباحث اشاره نماییم.


ابعاد و عرصه های وسیع مهندسی ژنتیك
زیست فناوری، حالا حداقل با پانزده عرصه مهم حیات انسان درگیر است و در بیشتر این عرصه ها تواما منشا ظهور خطرات و مخاطرات و نیز دست آوردهای شگرف و شگفتی شده است، اول لیست این عرصه ها را عرض می نماییم سپس به توضیح اجمالی هر كدام از آنها می پردازیم؛ این عرصه ها و ابعاد آن سان كه در متن نوشته آورده ایم عبارتند از:

۱ـ المجالات العلمیّة (عرصه های علم و دانش)،
۲ـ المجالات المعرفویّة (عرصه های معرفتی و شناختی)،
۳ـ المجالات العقَدیّة و الكلامیّة (عرصه های عقیدتی و الاهیاتی)،
۴ـ المجالات الأخلاقیّة (عرصه های اخلاق و ارزشهای انسانی)،
۵ـ المجالات القضائیّة (عرصه های دادرسی)،
۶ـ المجالات الإجتماعیّة (عرصه های اجتماعی)،
۷ـ المجالات الصحّیّة/الطبّیة (عرصه های بهداشتی و درمانی)،
۸ـ المجالات الصیدلانیّة (الصیدلة الحیویّة) (داروسازی و تولید مواد بهداشتی و زیبایی)،
۹ـ المجالات الزّراعیّة (عرصه های كشاورزی به مدلول وسیع آن)،
۱۰ـ المجالات الغذائیّة (عرصه های تولید مواد غذائی و مساله تراریخته ها)،
۱۱ـ المجالات البِیئیّة (عرصه ی محیط زیست)،
۱۲ـ المجالات الصناعیّة (عرصه های گوناگون صنعت)،
۱۳ـ المجالات الإقتصادیّة (عرصه های گوناگون اقتصاد و تجارت)،
۱۴ـ المجالات الأمنیّة (عرصه های امنیتی)،
۱۵ـ المجالات العسكریّة (عرصه های تولید سلاح و جنگ بیولوژیك)،
۱۶ـ المجالات الفقهیة (عرصه های گوناگون دانش فقه).


چنان كه ملاحظه می فرمایید: دامنه تاثیر زیست فناوری خیلی از ساحات و سطوح حیات معرفتی و معیشتی بشر را فرامی گیرد. آیا همین لیست برای اثبات اهمیت و وسعت، خطورت و لزوم فقه زیست فناوری بسنده نیست؟
یك) تاثیرات كنونی زیست فناوری بر عرصه علم و دانش:

امروز بیوكنولوژی و فناوری زیستی در حوزه علم و دانش علی الاطلاق، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار شده است. زیست فناوری وارد عرصه ها و ساحات علمی مختلفی شده و داده های بیوتك در حال متحول ساختن عرصه های گوناگون علمی است، است. به طرزی كه برخی از پروسه گسترش زیست فناوری به «انقلاب علمی بیولوژیك» تعبیر می كنند. در این بُعد از مسئله كه زیست فناوری چه مقدار در توسعه و تعمیق علم بشر و اكتشافات علمی موثر افتد یك امر است و بسیار مساله پر اهمیتی است. و این جهت در احكام این فن و فروع فقهی معطوف به فرآیندهای زیست فناورانه می تواند بسیار موثر باشد. لهذا باید با لحاظ اهمیت علمی مهندسی ژنتیك و به اعتبار نقش و سهمی كه دست آوردهای مهم و خطرات احتمالی كه این دانش در حیات انسان می تواند داشته باشد،، نسبت به حكمِ این رفتار علمی (مهندسی ژنتیك) نظر داد. و احكام تكلیفیه و حقوق ناشی از آن و نیز احكام وضعیه ای كه بر آن مترتب است، فروع مربوط را اجتهاد و بیان كرد.

دوم) زیست فناوری و عرصه معرفت شناسی و علوم شناختی:

دومین عرصه ای كه زیست فناوری می تواند (البته حسب ادعا) بر آن موثر باشد ساحت معرفت است. گفته شده: زیست فناوری در پروسه تكون معرفت بشر، دخالت می كند. ادعا شده می توان با دست كاری ژن ها و عناصر زیستی، روی عقاید انسان تاثیر گذاشت. البته حالا در مقام بررسی صحت و سقماین ادعا، و این كه در صورت تاگذاری، میزان تاثیر آن چیست نیستیم. این مطلبی علمی است كه باید در جای خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد. اما ادعا شده می توان با دستكاری ژن ها عقاید افراد را مدیریت كرد. با دستكاری عناصر زیستی فردی را مؤمن و دیگری را كافر و ملحد بار آورد. این بدان معناست كه از رهگذر مهندسی ژن های آدمیان می توان افكار و گرایشها و عقائد آنها را نیز مهندسی كرد. در این صورت صحت این ادعا، مهندسی ژنتیك در معرفت شناسی و توسعه علوم شناختی هم می تواند موثر باشد. حسب ادعا باورها و عقائد اشخاص تابعی از هندسه ژنتیكی آنهاست حوزه علوم شناختی درگیر باشد و می توان با مهندسی ژنها روی ذهن و به تبع آن بر روی شناخت انسان تاثیر گذاشت. چنان كه ادعاشده می توان از رهگذر مهندسی ژنتیك بر اخلاق بشر تاثیرگذاشت این هم عرصه و بعدی دیگر از مهندسی ژنتیك ا كه باید بررسی شود و احكام فقهی آن استخراج و اعلام گردد، و در صورت صحت این ادعا این بخش از فقه زیست فناوری به طور مضاعف از ضررورت و اهمیت برخوردار خواهدشد..

سوم) زیست فناوری و عرصه الاهیات:

یكی دیگر از ابعاد بسیار پراهمیت و گسترده ای كه باید به بحث درباره آن و نیز احكام ناشی از این وجه زیست فناوری پرداخت، رابطه زیست فناوری با عقائد دینی است؛ مهندسی ژنتیك مانند برخی علوم نوظهور دیگر كه در بدو ظهور و بر طبق تصورات اولیه از رابطه و تاثیر و تاثر آن با الاهیاتپاره ای شبهات كلامی را تولید می كند. در بادی امر، افرادی با نگاههای سطحی، بعضی شبهات عقیدتی را مبتنی بر داده های آن دانش جدید مطرح می كنند ؛ در اینجا هم همین اتفاق افتاده است.


آیا مهندسی ژنتیك دخالت در خلقت است؟

گفته می شود: زیست فناوری در برخی از موارد مانند، استنساخ، باصطلاح مشابه سازی كه با مهندسی روی سلول های بنیادی یك موجود زنده موجود زنده دیگر به وجود می آید، این خلق موجود دوم است، پس دانشمند بیولوژیست و زیست فناور خالق آن بشمار می اید یا دست كم به نحوی شركت یك انسان در امر خلقتیا دخالت وی در افعال الهی و تدابیر الهی در قلمرو حیات و هستی است. این با توحید مثلا أفعالی -خصوصاً توحید در خالقیت- سازگار نیست!. مگر بنا نیست كه فقط خداوند متعال خالق باشد. انسان را، حیوان را، نبات را بیافریند؟ حالا كه دانشمند انسان را استنساخ و مشابه سازی كرده، - العیاذ بالله -كار خدا را انجام می دهد.


آیا خلقت الاهی ناقص است؟

آیا با مهندسی ژنتیك و از رهگذر با جابه جایی و انتقال سلولها از یك انسان، حیوان، یا نبات، به انسان، حیوان، یا نبات دیگر اوصاف انسان، حیوان، یا نبات دوم را تغییر می دهیم، مثلا ژن مربوط به اوصاف خوبی كه در این موجود هست را پیدا می نماییم و آنرا به موجود دیگر منتقل می نماییم. در نتیجه، آن صفت را در موجود دوم به وجود می آوریم. این آیا به این معنا نیست كه درختان، گیاهان یا حیواناتی كه خدای متعال آفریده بوده ناقص یا ضعیف بوده اند؟ بشر دارد با زیست فناوری خلقت این ها را تكمیل می كند. خدای متعال فلان میوه - مثلاً موز- را كه خلق كرده، صورت ارگانیك و طبیعی آن خیلی كوچك، نازیبا، بد مزه و احیاناً ناگوارا است، اما ما با مهندسی ژنتیك این موز را هم به لحاظ كمّی و هم به لحاظ كیفی، تغییر می دهیم.
اندازه، شكل، رنگ، طعم و خواصش را تغییر می دهیم. و جهات مثبت و صفات مثبت آنرا افزایش می دهیم و جهات و صفات منفیش را از میان می بریم؛ شما یك موزِ به اصطلاح "تراریخته" را در كنار یك موز طبیعیی و ارگانیك بگذارید، می بینید كه از جهات كمی و كیفی، محصول تراریخته بسا كامل تر است. آیا این به این معنا نیست كه خلقت الهی ناقص، ضعیف و پست بوده و با دستكاری و تصرف بشر كامل تر شد ؟. بشر نمونه‌ی برتر از آنچه حضرت باری آفریده بوده پدید آورد.؟ (العیاذ بالله)، این به معنای نقص خلقت نیست؟ به این معنا نیست كه انسان بجای خدای باری تعالی آمد و خلقت را تكمیل كرد ؟ اگر خالق متعال «قادر»،، «حكیم»، «عادل»، «ذوالفضل» و «فیاض» است، چرا از همان اول موجودات، شامل انسان، حیوان، درخت و گیاه را كامل و با اوصاف برتر خلق نفرمود؟ پس بدین سبب مهندسی ژنتیك در واقع نشان میدهد كه خلق ناقص است و با ورود بشر به عرصه خلقت، سبب كمال آفرینش و اكمال خلایق می شود «سُبحانهُ وَ تعالیٰ عَمّا یَقولوُنَ علوّاً كبیراً» (الإسراء: ۴۳).

پاسخ به اشكالات كلامی ناشی از پیشرفت مهندسی ژنتیك

این دو نمونه از اشكال كلامی ناشی از اعمال پروسه زیست فناوری است كه مطرح می شود، و برخی اصحاب ادیان برمبنای همین توهمات و تفهمات سطحی و عامیانه گفته اند: مهندسی ژنتیك شرعا ممنوع است! ولی با اندكی تأمل درمی یابیم كه این سخنان سخت و سست و سخیف است، این توهمات ناشی از آن است كه مطرح كنندگان چنین شبهاتی،
۱. «حقیقت خلقت» (ابداع و ایجاد) را درك نكرده اند، میان «ایجاد» و ا«ِعداد» تفاوت نمی نهند،
۲. فهم درستی از نقش خالق و باری، مقدِّر و مدبّر عالم ندارند،
۳. «نظام علیّ معلولی» و «سنت های حاكم بر حیات و هستی» را نمی شناسند،
۴. بین «علت» و «معِدّ» خلط می كنند،
۵. به لزوم دوام فیض آگاه نیستند،
۶. از «خصائص نشئه مادی» بی اطلاعند،
۷. «خصائل موجودات مادی» اطلاع ندارند،
۸. به «تداوم تكاملی» (صیرورت) خلقت عنایت ندارند،
۹. از «فرایند لایقفی خلقت» (حركت جوهری موجودات) آگاهی ندارند، و
۱۰. به «نقش اسباب» در این پروسه تفطن ندارند
هرچند این مطالب مباحث كلامی است، اما بناچار مختصرا به آنها می پردازیم، برای اینكه همین شبهات و توهمات گاه پیش فرضهای نظرات و فتاوای ناصواب در زمینه زیست فناوری قرار می گیرند.


مهندسی ژنتیك با توحید در خالقیت منافات ندارد
اوّلاً: خلق به مدلول «ایجاد از عدم» است، و خداوند «فاطر» است، یعنی آفرینش او بی پیشنه است، خلفت را از كسی ستاندن و اقتباس نكرده است: به تعبیر قرآن «فاطر السموات و الأرض» است (فاطر: ۱)؛ پس غیر از «تصرف و تغییر در اشیاء موجود» است. آنچه در پروسه زیست فناوری درباب تكثیر موجودات زنده (كه بالاترین حد زیست فناوری است) رخ می دهد «استنساخ» و نسخه برداری یا مشابه سازی است و تصرف و تغییر در موجودات خلق شده است.
و ثانیاً: «اعداد» یعنی فراهم كردن اسباب و زمینه سازی برای خلقت، و این غیر از ایفای «نقش علی» است. بر فرض آنكه فعل و انفعالات واقع شده در پروسه زیست فناوری را خلقت بیانگاریم، دانشمند زیست شناس با آگاهی از قواننی حیات كه حداوند منا جعل فرموده است، تنها نقش اِعدادی و تمهیدی ایفا می كند و نه بیش تر. زیست شناس زمینه تحقق را برمبنای قوانین حاكم فراهم می اورد.
و ثالثاً: بر هستی و حیات «نظام علی ـ معلولی» حاكم است كه خداوند این نظام را پدیدآورده، علیت را او وضع فرموده، و خاصیت علیت را حق تعالی به آنچه علت می نامیمش بخشیده، و خصوصیت معلولی را او به آنچه معلول می نامیمش اعطا فرموده است. این كه هرچیزی از هرچیزی پدید نمی آید، و اینكه مثلا گندم از گندم و جو از جو پدید می اید اثر مشیت تكوینیه اوست.
و رابعاً: خداوند منان پیوسته در حال افاضه هستی و حیات است: «كلَّ یومٍ هو فی شأن» (الزحمن: ۲۹). و حق تعالی [چنان كه در بعضی متكلمین مسیحی پنداشته اند] ساعت ساز بازنشسته نیست. او علی الدوام برمبنای سنت هایی كه جعل كرده و بر جهان جاری ساخته است با اسباب (كه انسان نیز در زمزه آن است) در كار تدبیر حیات و هستی است. دانشمند زیست شناس ابزار خدا در اعمال قوانین حاكم بر هستی و حیات است، نه خالق هستی و حیات.
به گمان این افراد سطحی نگر: گویی خدای متعال همه عالم را، ساخته و پرداخته و به فعلیت نهای رسانده و اسباب خلق و امر را نیز به كناره هستی آویخته، و خودش هم گوشه ای نشسته است. در صورتیكه چنین نیست.
و خامساً: اینان می پندارند عالم ماده و نشئه مادی به فعلیت تامه رسیده است، در صورتیكه نشئه مادی پیوسته در كار فرگشتن است، عالم هماره در حال تكامل است؛ موجود ممكن و مادی همیشه در حال شدن است، هیچ گاه به كمال نهایی نمی رسد؛ كمال موجود ممكن و مادی نسبی است، و الا ممكن و مادی نخواهدبود (واجب و مجرد خواهدشد) دلالت عمده نظزیه « حركت جوهری ملاصدرا» همین است.
انسان در حقیقت ابزار و اسباب خدای متعال است برای ایجاد زمینه و إعداد تحقق خلقت و تكامل خلایقدر آیات مختلفی از كتاب الاهی پاسخ این شبهات داده شده است.


فعل زیست شناس، طفیلی فعل الاهی است

قرآن می فرماید: هم خودتان، آفریده ما هستید؛ هم فعلتان آفریده ما است. در سوره صافات می فرماید: " وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ" خود شما را ما آفریدیم، عمل شما را هم ما آفریدیم. یعنی كاری كه شما می كنید ما می نماییم. در نتیجه بشر خالق نیست و اگر پروسه تكاملی حیات و فرگشتیِ زیست، با نقش آفرینی بشر طی می شود این به معنای این نیست كه بشر خلقت و خلایق را تكامل می بخشد. بلكه او ابزاری در اختیار خدای متعال برای تحقق خلقت و تداوم خلقت است؛ خداوند سبحان خطاب به پیامبر اعظم (ص) و مؤمنین فرموده است: «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لكِنَّ اللهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لكِنَّ اللهَ رَمی وَ لِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللهَ سَمِیعٌ عَلِیم»( سوره انفال آیه ۱۷) این شما نبودید كه آنها را كشتید بلكه خداوند آنان را كشت! و [ای پیامبر] این تو نبودی كه [خاك و سنگ به صورت آنها] انداختی بلكه خدا انداخت! و خدا می خواست به این وسیله امتحان خوبی از مؤمنان بگیرد. خداوند شنوا و دانا است.


پاسخ شبهات زیست فناورانه در احادیث

این شبهات در روایات ما نیز مورد توجه بوده و پاسخ آنها در احادیث دوده (سلام الله علیهم اجمعین )مطرح شده و اشكالات پاسخ یافته است. در كلمات حضرات معصومین علیهم السلام، قطعات و فقرات بسیار دقیق و ارزشمندی داریم كه در مقام پاسخگویی به چنین شبهاتی می توانیم به آنها تمسك نماییم. مثلاً حدیثی كه -البته گوناگون است- از حضرت صادق سلام الله مقابل نقل شده است «أَی اللّه ُ أن یُجرِیَ الأشیاءَ إلاّ بِألاسبابٍ» خدای متعال اباء دارد، (بنا ندارد چنین عمل كند) از اینكه اشیا و امور را جز با اسباب انجام دهد. بنا ندارد، نه اینكه نمی تواند. بنا ندارد. سنت باری تعالی این است كه اشیا و امور را به وسیله اسباب مربوط به خود آنها جریان بدهد و تدبیر كند. «أبیٰ اللهُ أنْ یُجریَ الأشیاءَ إلا بالأسبابِ، فَجَعَل لِكلِّ سَببٍ شَرحاً، وَ لِكلّ شَرحٍ علماً، و جعَلَ لكلّ عِلمٍ باباً ناطقاً، عرَفَهُ مَن عَرَفَه و جَهِلهُ مَن جَهلهُ، وَ ذلكَ رَسولُ اللهِ (ص) و نَحنُ» (بصائر الدّرجات للصفّار: ج۱، ص۶) "ابَی اللّه ُ أن یُجرِیَ الأشیاءَ إلاّ بِألاسبابٍ. البته «یَجری» بفتح یاء (لازم) هم تلفظ نماییم اشكال ندارد. یعنی خدا نمی خواهد اشیاء جز به اسباب جریان پیدا كند. معمولاً در السنه "یجری" خوانده می شود. ولی یُجری أدق است. " اجمال توضیح این روایت –كه نمی خواهیم توقف كنیم- این است كه خدای متعال سنت، دأب و رویه اش این است كه همه امور را با اسباب آن انجام دهد. در حقیقت خدای تبارك و تعالی نظام علیّ و معلولی را در عالم جعل و جریان داده است. این دأب الهی است. سنت الهی است و ابا دارد از اینكه خود او از این روند و داب بیرون رود. خداوند تبارك و تعالی همیشه برمبنای همین سنن كه مهمترین آنها، نظام علیّ و معلولی حاكم بر هستی است عمل می كند. البته هر سببی توضیح دارد و هر توضیحی دانشی دارد و هر دانشی باب ناطق هم دارد. كه اگر شناختیم، شناختیم. اگر نشناختیم، نشناختیم و گمراه شدیم. باب ناطق علومی كه شرح این اسباب می كند كیست؟ فرموده اند رسول خدا و ما. یعنی ائمه طاهرین سلام الله علیهم هستیم.

خداوند همه شؤون عالم را با اسباب آن تمشیت می كند

كما اینكه در روایت مشابه دیگری قریب به همین مضمون آمده است: « و ایضاً فی حدیث آخر: «أبیٰ اللهُ أنْ یُجریَ الأشیاءَ إلا بالأسبابِ، ... وَ جَعَلَ لكلّ عِلمٍ باباً ناطقاً، مَن عرَفَهُ عَرَفَ اللهَ و مَن انكَرهُ أنكَر اللهَ، ذلكَ رَسولُ اللهِ (ص) و نَحنُ» (همان: ص ۵۰۵) ». در روایت دوم نكته خاصی وجود دارد. آن این كه، هر علمی باب ناطقی دارد كه هر كه این باب ناطق را بشناسد خدا را شناخته است. و هر آن كه آن باب ناطق را انكار كند خدا را انكار كرده است. آن ابواب ناطق چه كسانی هستند؟ مثل روایت قبلی فرمودند: پیامبر و ما ائمه دوده (سلام الله علیهم اجمعین) هستیم. یعنی ما را كه مظاهر اسماء الاهی هستیم نشناسد حق متعال را نشناخته و نخواهد توانست شناخت، چونكه ما مظهریم و نمادیم و او بود است، حتی رسول خدا و ائمه طفیلی و وسیله و واسطه اند.
به هر حال این روایت می گوید همه امور و شئون عالم در قالب شناختی ای به نام نظام علیّ حاكم بر حیات هستی اداره می شود و خدای متعال، داب او بر این مستقر است كه بر طبق نظام علیّ و معلولی و اسباب و مسببات حتی در هستی تصرف می فرماید. در واقع مشیت تكوینیه‌ی الهیه، در قالب نظام علیّ و معلولی كه خود او جعل فرموده و جریان داده جریان پیدا می كند. در نتیجه هر فعل و انفعالی كه در این عالم انجام می گیرد در قالب این نظام صورت می پذیرد. هر كس دیگری جز حق تعالی در این فعل و انفعال ها دخالت می كند نقش ابزاری و اعدادی دارد. نقش علیّ ندارد و علت فقط خود حق تعالی است.

مهندسی ژنتیك و كشف اعجاز علمی قرآن

نكته دیگری را عرض می كنم. اصولاً به عكس آنچه تصور می شود مهندسی ژنتیك احیاناً ممكنست به عقاید لطمه بزند و گویی با فهم مهندسی ژنتیك، قواعد آن و إعمال این قواعد، دایره‌ی دین محدود می شود و در حوزه معرفت و عقاید جا برای دین تنگ می شود. چنین نیست. بلكه به عكس، با اكتشافاتی كه در علوم مختلف همچون در حوزه زیست فناوری و مهندسی وراثی صورت می پذیرد، پرده های خیلی از اسرار خلقت و عظمت خلایق كنار می رود. عظمت نظام خلقتی و عظمت خالق آن و قدرت، حكمت، عدل و فضل او آشكارتر می شود. ما با دستیابی به قضای او قوانین علمی به اسرار خلقت و عظمت خالق ان پی می بریم. عظمت خالق آنرا بیشتر درك می نماییم. به قدرت، حكمت، عدل، فضل و مقام فیاضیت او بیشتر پی می بریم مثلاً فرض كنید در همین موضوع دی ان ای (DNA) به اصطلاح عربی ": «التقَنیّات الشیفرة الوراثیة»،

ریست فناوری؛ تحول علمی و انقلاب معرفتی به نفع دین

كشف رمز زیستی و حیاتی اختصاصیهر موجود زنده، ضمن اینكه بسترساز یك انقلاب علمی بزرگ در قلمرو علم و دانش است، بسترساز یك انقلاب معرفتی در حوزه دین نیز هست. یعنی مبانی عقیدتی دین را تحكیم می بخشد. چونكه با فهم این واقعیت به عظمت و قدرت و حكمت الهی پی می بریم. چونكه می بینیم خدای متعال آفرینش را چنان بنا كرده كه هر موجودی، بلكه هر فردی از افراد، خصوصیاتی دارد كه در دیگری نیست. در گذشته مسئله‌ی به اصطلاح اثر انگشت كشف شد. كه اثر انگشت هرفردی مختص او است. در تاریخ و در جهان هیچ گاه اثر انگشتی قابل تكرار شدن نیست. قرآن كریم هم این را بیان فرموده بود كه ما قادریم انگشت فرد را بعد خلقت بازسازی نماییم. شما می گویید اگر مردیم جسم ما متلاشی گردید تبدیل به خاك شد چگونه زنده می شویم؟ خدای متعال فرمود كه: « بَلی‏ قادِرینَ عَلی‏ أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ» (قیامت: ۴) بلكه ما قادریم جزئیات بنان و انگشتان هر انسانی را (كه اختصاصی اوست و میان انسانها مشابه ندارد) مثل سابق بازسازی نماییم. همان خصوصیاتی كه در انگشت آن فرد بود باز باردیگر به وجود بیاید خب این را از معجزات قرآن تلقی می كردیم و چنین هم هست، كه تقریباً یك مورد بود كه كشف شده بود. امروز مشخص شده است اصولاً اختصاصات هر فرد از هر نوع از حیوانات یا احیاناً گیاهان و نیز انسان، بسیار بسیار زیاد است.
یكی از آنها همین جهتی است كه در موضوع آزمایش هایی كه به صورت دی ان ای انجام می شود. اگر در این عرصه مطالعه بیشتر، عمیق تر و ژرف تری انجام دهیم، پی به عظمت خالق می بریم. پی به عظمت خلقت می بریم. ایمان به حكمت و قدرت و عدل و فضل و فیض او پیدا می نماییم. ایمان ما تقویت می شود. بنابر این، این جور نیست كه با مهندسی ژنتیك بگوییم احیاناً دین به مخاطره می افتد یا تضعیف می شود. این شبهات پاسخ دارد. قرآن كریم وقتی از عظمت و دقت و حكمتی كه در آفرینش بشر حاكم است سخن گفته می فرماید: "فتبارك الله احسن الخالقین" خدای متعال برترینِ خالق ها است. به این معنا كه خلق او برترین خلق ها است. اگر او برترین خالق است، پس مخلوق او برترین مخلوقات است. البته اینجا "ان" افعل التفضیل نیست. به معنای مبالغه است.


معنی حقیقی خلقت و خالق حقیقی عالم از زبان قرآن

در هر حال در سوره واقعه از آیه 57 تا 73. در مجموع در این ده -پانزده آیه قرآن خلقت را مدلول كرده و تصرفات انسانی و نقش و سهم او را در پروسه خلقت توضیح داده است. كه دقیقاً و بطور كامل شبهه خالقیت غیرخدا و نقص خلقت و نقش آفرینی جز خدا در این پروسه آفرینش كه امروزه مطرح می شود رابه خوبی توضیح داده است. می فرماید:
«.... نَحْنُ خَلَقْنَاكُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ ﴿۵۷﴾ أَفَرَأَیْتُمْ مَا تُمْنُونَ ﴿۵۸﴾ أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ ﴿۵۹﴾ نَحْنُ قَدَّرْنَا بَیْنَكُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ ﴿۶۰﴾ عَلَی أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنْشِئَكُمْ فِی مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۶۱﴾ وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَی فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ ﴿۶۲﴾ أَفَرَأَیْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ ﴿۶۳﴾ أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ ﴿۶۴﴾ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ ﴿۶۵﴾ إِنَّا لَمُغْرَمُونَ ؟﴿۶۶﴾ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ؟﴿۶۷﴾ أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ ﴿۶۸﴾ أَأَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ ﴿۶۹﴾ لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا [تلخ/ناگوارا] فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ ﴿۷۰﴾ أَفَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ ﴿۷۱﴾ أَأَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ ﴿۷۲﴾ نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِلْمُقْوِینَ [بیابانگردان]﴿۷۳﴾»
"نَحْنُ خَلَقْنَاكُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ" یعنی ما شما را آفریدیم. پس چرا این را تصدیق نمی كنید؟ بعد می فرماید: چگونه ما آفریننده ایم، خلقت چرا از آن ماست. آن زمانی كه این آیات نازل شده بحث از مهندسی ژنتیك كه در بین نبوده "أَفَرَأَیْتُمْ مَا تُمْنُونَ" آیا نطفه ای كه از شما خارج می شود را دیده اید ؟ آیا شما دارید این نطفه را خلق می كنید؟ هرگز، شما فقط اسباب هستید، ابزار هستیدُ مجرا هستید: "أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ" ما آفریده ایم یا شما خلق كردید؟ شما تنها ابزار، وسیله و مجرای فعل و انفعالاتی هستید كه اتفاق می افتد تا انسان جدیدی خلق می شود. "نَحْنُ قَدَّرْنَا بَیْنَكُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ" مرگ را ما خلق كردیم و این یك امر بی سابقه است. بی پیشینه است. ما از كسی اقتباس نكرده ایم. شما انسان ها باید از ما اقتباس كنید "عَلَی أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنْشِئَكُمْ فِی مَا لَا تَعْلَمُونَ" ما می توانیم كسانی را از میان ببریم با مرگ منتقل نماییم به عالم دیگر بجای این ها انسان های دیگر و احیاناً موجودات دیگری را به وجود بیاوریم. "وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَی فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ" وقتی این آفرینش ابتدایی، آفرینش به اصطلاح اول كه آفرینش در این عالم است را ملاحظه می كنید، چرا متذكر و متنبه نمی شوید كه همین آفرینش را می توانیم در این عالم تكرار نماییم.

زراعت در حقیقت فعل خداوند و زارع حقیقی اوست

باز در ادامه مثال دوم: "أَفَرَأَیْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ آنچه شما كشت می كنید را دقت كرده اید؟ آیا شما زراعت می كنید یا ما زارع هستیم؟ شما ابزار هستید شما در واقع نقش خویش و بیل را ایفا می كنید. "أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ" این ما هستیم كه زارع هستیم. زراعت را ما انجام می دهیم. زارع حقیقی خدای متعال است. خدای متعال قوانینی را جعل فرموده، خواصی در مواد و فرآیندها قرار داده، این را خدای متعال انجام داده است. نظام علیّ و معلولی كه در عالم حاكم فرموده است، خدای متعال كرده است. شما در بستر این نظام و در قالب این قواعد و با بهره برداری از این مواد دارید به مثابه ابزار عمل می كنید تا این قواعد الهی محقق شده، مشیت تكوینیه الهیه در خارج تحقق پیدا كند. نه اینكه تصور كنید شما زراعت می كنید. شما گیاه می رویانید. خیر! ما می رویانیم. اما شما متوجه شدید كه می شود در یك فرایندی فعل و انفعالاتی انجام داد كه گیاه روییده شود.

زیست فناوری؛ كشف و كاربرد فرایندهای حیات

این مساله به اصطلاح آن است كه بگوییم مثلا زمانی بشر نمی دانسته هر گیاهی از حبه و هسته و دانه‌ی گیاه قبلی به وجود بیاید. فقط می دید در این دشت یك گیاه خشك می شود. همانجا یا در یك نقطه دیگری شبیه، آن گیاه می روید. بعد آرام آرام متوجه شد كه این بر اثر این است كه این هسته و دانه زیر خاك قرار می گیرد و در یك شرایطی واقع می شود كه تحولاتی در او به وجود می آید كه سبز می شود. بعد متوجه این شدكه من می توانم این دانه و این هسته را از اینجا مثلاً برداشت كنم ببرم جای دیگری قرار بدهم و همین اتفاق آنجا بیفتد. مثلاً دانه را جا به جا كرد. حبه را جابه جا كرد. هسته درخت را جابه جا كرد. بُرد یك جای دیگری آنرا كاشت و درخت دیگری به وجود آمد.
او درخت را خلق كرد یا اینكه، او به مثابه ابزار و اسباب عمل كرد تا اراده تكوینیه و مشیت تكوینیه الهی تحقق پیدا كند؟ در خلق درخت، این، كاره ای نبود جز اینكه نقش اعدادی داشت. نقش اسبابی داشت. احیاناً اگر مثلاً متوجه شد كه درست است كه یكی از راه های مثلاً رویش درخت آن است كه هسته ای را در یك شرایط خاصی زیر خاك قرار دهیم و فعل و انفعالاتی اتفاق بیفتد كه درخت جدیدی به وجود بیاید. حالا اگر متوجه شد كه به اضافه‌ی این روش، روش دیگری هم در عالم وجود دارد. كشف كرد به روش دیگری هم درخت را تكثیر كرد. بجای اینكه مثلاً هسته آنرا ببریم در یك جایی قرار دهیم و بعد قوانین را فهمیدیم كه حرارت، نور و سایر شرایط لازم را باید فراهم نماییم تا این درخت سبز شود، رشد كند، تنومند شود و بار دهد، متوجه شدیم یك پروسه دیگری در این خلقت وجود دارد و آن این است كه می توانیم قلمه‌ی آنرا بزنیم و رفت این كار را كرد و از این روش و از این پروسه بهره برد و باردیگر درخت به وجود آمد، سبز شد و بار داد.
آیا می شود گفت این خلق كرده است ؟ كدام یك از این قوانین دست بشر است همه این قوانین، قوانین الهی است. "أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ" شما دارید كشت می كنید یا ما داریم كشت می كنیم؟ در حقیقت شما اسباب ما و ابزار ما هستید، زرع حقیقتا كار ماست و در حقیقت زارع ماییم.. كار شما و اراده شما منشأ خلقت نیست. اراده ما منشأ خلقت است. و شما مطابق اراده ما و طبق قوانین ما عمل می كنید و زراعت صورت می بندد.



چرخه بارش تابع مشیت الاهی است

در آیه بعد آمده است: "فَرَأَیْتُمُ الْماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ" آبی را كه می نوشید روی آن تأمل كرده اید؟ رأی و دری و درایت كرده اید؟ آیا " أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ" شما از ابرها آنرا فرو می آورید؟ شما احیاناً قبل از آنكه آب از ابر فرو بچكد ان را جابه جا می كنید؟ از دریاها تبخیر می كنید؟ این فعال و انفعالات را انجام می دهید؟ این قانون را شما جعل كرده اید و شما جریان می دهید؟ چنین نیست. شما آب را شیرین كرده اید؟ "لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا" ما اگر اراده می كردیم، اگر مشیت تكوینی ما تعلق می گرفت، بجای اینكه آب شیرین و گوارا باشد تلخ و ناگوارا می توانست باشد. "فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ" پس چرا سپاسگزار نیستید؟ یا شاهد دیگری را ذكر می كند. "أَفَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ" آیا به آتشی را كه بر می افروزید دقت كرده اید؟ "أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ" شما موادی كه با آن آتش بر می افروزید را پدید می آورید یا ما پدید آورنده ایم؟ درخت و كنده و هیزم را شما به وجود آورده اید یا ما به وجود آورده ایم؟ شما كجا بودید؟ "نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِلْمُقْوِینَ" این ما هستیم كه این پروسه ها را مایه تذكر و تنبه و توجه و تفتن انسان قرار دادیم تا بشر به این ها فكر كند و به خالقیت الهی و عظمت خلقت پی ببرد. این مایه تنبه شود.

فعلاً ما تا اینجا سه عرصه و حوزه مهندسی ژنتیك راتوضیح دادیم. مایل نیستم این قسمت ها را طولانی بشود، اما از آنجائیكه این ها همه زمینه ها و ابعاد موضوعی فقه مهندسی ژنتیك هم بشمار می رود. ما باید این بحث ها را اجمالاً طرح نماییم. در این بخش اخیر كه مربوط به مباحث مهندسی ژنتیك و الهیات و شبهات كلامی بود لازم دیدیم مقداری طولانی بحث نماییم.
بقیه عرصه ها را هم در جلسه آینده توضیح خواهیمداد؛ ان شاء الله. و الحمد لله و صل الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین.




منبع:

1399/01/30
22:46:09
5.0 / 5
3395
تگهای خبر: آموزش , آنلاین , ائمه , ادیان
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۵ بعلاوه ۳
عطر حرم

atreharam.ir - حقوق مادی و معنوی سایت عطر حرم محفوظ است

عطر حرم

عطر و ادکلن و اسانس