محمد محمدرضایی:
اسلام داعیه تفكر و تعقل دارد، انواع رویكرد روشنفكران دینی
عطر حرم: محمدرضایی اظهار داشت: اسلام داعیه تفكر و تعقل دارد ما معتقدیم كه اسلام یا عقلانیت محض است یا مستقیما عقلانی و یا مبتنی بر عقلانیت است.
به گزارش عطر حرم به نقل از طلیعه، محمدرضایی در تعریف نواندیشی و روشنفكری اظهار داشت: نواندیشی و روشنفكری تعابیری هستند كه معانی متعددی را در خود دارند و ما باید تعریف خویش را از این مقوله ها داشته باشیم. هر كس بر حسب زاویه و دید خود تلقی از نواندیشی بر مبنای مبانی خاصی دارد. تاریخچه و ریشه نواندیشی و منورالفكری به عصر روشنگری در اروپا در قرن هجدهم باز می گردد. در آن زمان جنبشی در مقابل خرافه پرستی های كلیسا پدید آمد و خصوصیت آن بازگشت به عقل و ستیز با تحریفات بوجود آمده از دین مسیحیت بود. وی خصوصیت نواندیشی دینی را برشمرد و اضافه كرد: یكی از خصوصیت های نواندیشی توجه به عقل بود و یكی از سردمداران این تفكر ایمانوئل كانت است كه بیان می كند همه خوبی ها و بدی ها را با عقل می توان كشف كرد و دین تا جایی پذیرفته می گردد كه با عقل سازگار باشد یعنی خودمان قانونگذار باشیم نه اینكه دیگران برای ما قانون وضع كنند. چنین تلقی از عقل در عرصه روشنفكری مطرح بود كه اصالت به عقل داده می شد. اصولا اصالت عقل با اصالت وحی همراه بود، اما با عنایت به مشكلاتی كه در جهان مسیحیت بود اصالت عقل بدون وحی رشد پیدا كرد. محمدرضایی افزود: در جهان اسلام با عنایت به استعمار كشورهای غربی، فرهنگ آنها با چالش مواجهه شد زیرا غرب تلاش داشت فرهنگ خویش را در این كشورها بگستراند. عده ای از اندیشمندان مسلمان به فكر چاره افتادند و برای مقابله با استعمار و سلطه غرب راه حل هایی را عرضه دادند. بعضی از این روشنفكران به هویت ملی تاكید نمودند. اما به جای اینكه مذهب و دین نقطه ثقل هویت و جامعه برای پیشرفت باشند بر هویت ملی تاكید نمودند و این مساله مطرح بود كه برای خودباختگی در برابر غرب باید بر فرهنگ و هویت ملی خود تاكید نماییم و پان ایرانیسم و پان عربیسم و پان تركیسم شكل گرفت. عده ای هم به هویت مذهبی تاكید داشتند و معتقد بودند باید بر هویت دینی و مذهبی در برابر استعمار فرهنگی غرب تاكید نماییم. استاد گروه فلسفه دین پردیس فارابی دانشگاه تهران بیان كرد: در زمینه هویت ملی رویكردهای مختلفی مانند سوسیالیستی و ماركسیستی و لیبرالیستی و روشنفكری دینی شكل گرفت. در جریان های مذهبی و رویكرد روشنفكران دینی انواع و اقسام مختلفی وجود داشت همچون رویكرد احیاگرایانه كه طرفداران این دیدگاه معتقد به احیای صحیح دین و مذهب بودند. یعنی باید تفسیرهای درست از دین به عمل آورد و اصل دین را به مردم معرفی نمود و اتحاد و پیشرفت حول دین و فرهنگ دینی باید باشد. ایشان در ادامه اظهار داشت: احیاگران دین در مقابل فرهنگ استعماری قرار داشتند و افرادی مانند سیدجمال اسدآبادی و امام خمینی(ره) و شهید بهشتی و علامه مطهری و مقام معظم رهبری… در این گروه قرار دارند كه جریان احیاگرایانه دینی و روشنفكری را سرلوحه كار خود قرار دادند. برای نمونه وقتی این تصور بوجود آمد كه دین از سیاست جداست امام خمینی(ره) احیاگری كردند و عنوان كردند پیامبر و امامان در سیاست دخالت می كردند و این تفكر جدایی دین از سیاست از استعمار بوجود آمده است. این افراد دین اصیل را احیا و معرفی كردند و مردم حول دین آسمانی جمع شدند تا هویت خویش را در برابر توطئه های استعماری حفظ كنند. محمدرضایی اظهار نمود: در رویكرد دسته دوم روشنفكری دینی، گرایشات كمونیستی و سوسیالیستی وجود داشت. این افراد ابتدا دغدغه دینی در برابر سرمایه داری داشتند و با آن مخالفت می كردند و متاثر از كشورهای كمونیستی و شوروی بودند. بعضی از متفكران دینی در ایران و كشورهای عربی از ماركسیست متاثر شدند و دین را با گرایش سوسیالیستی و كمونیستی تفسیر كردند و معتقد بودند اسلام در برابر سرمایه داری باید قد علم كند و شعار آنها جامعه بی طبقه توحیدی بود. در كشورهای عربی افرادی مانند حسن حنفی و در كشور ما گروه ها و سازمان های چپگرای اسلامی بودند كه تلقی ماركسیستی از دین داشتند و مبانی ماركسیستی یا كمونیستی و سوسیالیستی را بر عقاید دینی تحمیل می كردند. رئیس كارگروه تخصصی فلسفه دین و كلام جدید شورای تحول و ارتقای علوم انسانی اضافه كرد: دسته سوم روشنفكری دینی رویكرد مدرن و تجددگرا داشت كه می توان آن را به دو قسم تقسیم كرد. این گروه تلاش می كردند پیشرفت های تمدن غرب و علم را با اسلام سازگار كنند. مثلا نظریه تكامل در مسائل علمی را با اسلام تطبیق می دادند بنابراین تلاش می كردند سازگاری با فرهنگ غرب را تولید كنند اما مسحور پیشرفت های علمی غرب قرار گرفته بودند و خودشان را همگام و هماهنگ با غرب نشان می دادند. عده ای هم معتقد بودند كه باید اسلام را سازگار با غرب تفسیر نماییم. بنابراین با عنایت به متاثر شدن از غرب آن را اصل قرار می دادند. این استاد دانشگاه بیان كرد: عده دیگری از روشنفكران پس از انقلاب به گونه ای دین را تفسیر كردند كه به جای اینكه بر محور دین تاكید شود تفسیری از دین عرضه شد كه دین از صحنه خارج شود و حتی عده ای از آنها به صراحت اعلام نمودند كه دین با فرهنگ زمانه عجین شده و باید دین را كنار نهاده و به حقوق بشر بپردازیم. محمدرضایی در تشریح گروه های روشنفكری اظهار داشت: دیدگاه دیگری هم در حوزه روشنفكری به نام رویكرد سنت گرا و غرب ستیزمطرح شد. این دیدگاه تفسیر خاصی از سنت عرضه دادند و معتقد بودند سنت در زمان های مختلف ابعاد مختلفی را به خود گرفته است. این افراد شدیدا در مقابل فرهنگ غرب قد علم كردند. جریان سنت گرایی با وجود افرادی مانند شوآن و رنه گنون و سید حسین نصر رشد پیدا كرد. این افراد معتقد بودند جهان اسلام با اقتباس كوركورانه از تكنولوژی غربی به گونه ای شتابان محیط زیست را دگرگون كرده و ما باید در برابر تكنولوژی غرب مقابله نماییم. تكنولوژی غرب فرهنگ خاص خویش را وارد كشورها می كند و ما باید در برابر ورود آن به كشور مقابله نماییم. استاد دانشگاه تهران خاطرنشان كرد: این افراد معتقد بودند تكنولوژی غرب حقیقت قدسی را به فراموشی سپرده است. این افراد در حوزه دین معتقد به وحدت متعالیه ادیان هستند كه هر چه به سمت بالا بروند به وحدت نایل می شوند و در فرهنگ ها و كشورهای مختلف نمود متفاوت دارد و همه آنها می توانند درست باشند. آنها این تفسیر پلورالیستی از حقیقت قدسی را عرضه دادند كه مشكلات خاص خویش را داشت. به قول وی با این تقسیم بندی گاهی نواندیشی به معنای احیاگری دینی و گاهی به معنای روشنفكری مدرن غرب گر و گاهی به معنای روشنفكری سنت گرا و گاهی به معنای روشفكری با گرایش سوسیالیستی و كمونیستی تعبیر می گردد. محمدرضایی درباره اهداف نواندیشی دینی یا احیاگری دینی در جوامع اسلامی، اظهار داشت: هر كدام از این رویكردها دارای هدف خاصی هستند. با عنایت به مبانی كه پذیرفته اند تصور می كنند جامعه اگر در آن كانال قرار بگیرد به پیشرفت نائل می گردد و اگر به آرمان های آنها عمل شود در مسیر درستی قرار گرفته است. هر كدام از این رویكردها دارای آرمان متفاوتی هستند. مثلا كسی مانند امام خمینی(ره) كه روشنفكر احیاگرایانه است دین را برای سعادت دنیا و آخرت انسانها می داند. وی با اشاره به اینكه بعضی از جریان های فكری تصور می كنند اگر دین از صحنه اجتماع خارج شود آرامش بیشتری تولید می شود، اظهار داشت: بعضی از روشنفكران و متفكران دینی با عنایت به افراط گری هایی مانند داعش كه در حوزه دین بوجود آمد تصور می كنند منشا آنها از دین بوده است و دنیایی بدون دین را دنیای بهتری می دانند. زیرا معتقدند دین برنامه ای برای زندگی بشر ندارد و نباید در صحنه اجتماع دخالت كند و اصولا بهترین نوع حاكمیت سكولار است. رئیس كارگروه تخصصی فلسفه دین و كلام جدید شورای تحول و ارتقای علوم انسانی در ادامه اظهار داشت: این افراد با عنایت به ریشه روشنفكری كه بوجود آمد و اصالتی كه به عقل داد، تصور می كنند تفكرات شان عقلانی است. اسلام داعیه تفكر و تعقل دارد. ما معتقدیم كه اسلام یا عقلانیت محض است یا مستقیما عقلانی و یا مبتنی بر عقلانیت است. سردمداران عرصه روشنفكری مانند كانت كه معتقد بودند باید عقلانیت را بر خود حاكم نماییم در نهایت ناگزیر شدند كه برای تقویت انگیزه و ترغیب بیشتر، انسانها را به این سمت هدایت كنند كه اوامر عقل را فرامین الهی نماییم و خدا و دین می توانند انسانها را به اخلاق بیشتری ترغیب كنند و در اخلاقی كه عرضه دادند حذف خدا را عقلانی ندانستند. محمدرضایی در انتها اظهار داشت: اینكه عقلانیت ما اقتضا كند كه رفتار عقلانی داشته باشیم خیلی خوب است اما عقل ما بیان می كند برای سعادت دنیا و آخرت به دین رجوع كنید و بعضی از دستورات را با استفاده از وحی و پیامبران دریافت كنید. تعریف ما ازعقل، با تعریفی كه غرب بیان می كند، متفاوت می باشد. عقل در غرب بریده از وحی است اما در تعریف ما عقل محدود باید از عقل نامتناهی، یعنی خدا و وحی تبعیت كند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب