در یك نشست بررسی شد؛
آیا می توان از فلسفه اسلامی در راستای مشاوره فلسفی بهره برد؟
عطر حرم: در نشست مشاوره فلسفی و فلسفه اسلامی به این مساله پرداخته شد که فلسفه اسلامی پتانسیل ورود به موضوع مشاوره فلسفی را دارد اما همزمان با موانعی هم مواجه می باشد که باید حل شود.
به گزارش عطر حرم به نقل از مهر، عصر روز گذشته (یکشنبه ۱۳ اسفندماه) نشست مشاوره فلسفی و فلسفه اسلامی (امکان سنجی و ظرفیت شناسی) به همت گروه پژوهشی «فلسفه اسلامی» مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه بصورت حضوری و مجازی اجرا شد.
سخنرانان این جلسه محمدحسن یعقوبیان، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید مطهری (ره) و هادی وکیلی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بودند و دبیری این جلسه هم به عهده محمدجعفر جامه بزرگی، عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بود.
یعقوبیان در آغاز این جلسه کمی از تاریخچه اصطلاح «مشاوره فلسفی» گفت و توضیح داد: اصطلاح مشاوره فلسفی از سال ۱۹۷۸ مطرح و درباره ی آن نوشته هایی هم منتشر گردید. این اصطلاح ابتدا در اروپا و سپس در آمریکا عنوان شد. در کنار کشورهای غربی در شرق و به ویژه هند هم درباره ی این مفهوم کارهایی صورت گرفت و در کشور ما هم یکسری کتاب با این مضمون ترجمه و چاپ شده است و پایان نامه های مختلفی هم در دانشگاه ها با این مضمون نوشته می شود.
وی در ادامه به تعریف مفهوم مشاوره فلسفی پرداخت و اظهار داشت: مشاوره فلسفی یک ماهیت بین رشته ای دارد و تلفیقی از فلسفه و مشاوره است. این مفهوم بدنبال مطرح شدن فلسفه کاربردی شکل گرفته است و با فلسفه انتزاعی فرق دارد. در فلسفه کاربردی به مسائل زمینی و زیست بشر پرداخته می شود. فلسفه عملی و کاربردی بدنبال آنست که فلسفه باردیگر به کوچه پس کوچه ها و میان مردم برگردد.
این استاد دانشگاه با اشاره به این که مشاوره فلسفی با مشاوره های درمانی فرق دارد اضافه کرد: مشاوره فلسفی، مشاوره مذهبی نیست و ربطی به تعدادی از گرایش های درمانی روانشناسی مثل روانشناسی اگزیستانس که اروین یالوم و ویکتور فرانکل از آن حرف زدند ندارد. اما اگر بخواهم درباره ی رابطه مشاوره فلسفی و فلسفه اسلامی توضیح دهم باید بگویم این دو رشته با یکدیگر رابطه خوبی دارند نوشته های فلسفه قدیم و مباحثی که درباره ی علم و نفس وجود دارد نیز گویای این مساله است.
یعقوبیان در ادامه بیان کرد: درباره ی رابطه میان فلسفه اسلامی و مشاوره فلسفی دو دیدگاه وجود دارد؛ یک دیدگاه، دیدگاه مخالفان است که معتقدند فلسفه اسلامی ظرفیت مشاوره فلسفی را ندارد مثل نظراتی که افرادی امثال دکتر ملکیان دارند و معتقدند برای مشاوره فلسفی یک نظام و ساختاری لازم است که فلسفه اسلامی آن نظام را ندارد اما در مقابل این دیدگاه عده ای هم موافق استفاده از فلسفه اسلامی در مشاوره فلسفی هستند. نظر بنده اما این است که در مشاوره فلسفی می توان از فلسفه اسلامی بهره برد اما منوط به شروطی و قبل از هرچیز لازم است از خودمان بپرسیم که امکان استفاده از فلسفه اسلامی در مباحث مشاوره فلسفی چقدر و کجاست؟
وی افزود: پس تا اینجا متوجه شدیم که امکان استفاده از فلسفه اسلامی در مباحث مشاوره فلسفی وجود دارد اما در این راه ما با چالش ها و موانعی هم مواجه هستیم مثل این که رویکرد انتزاعی به مسائل داشتن کار را برای مشاوره فلسفی سخت می کند یا بطورمثال در مورد مطالبی مثل علم و نفس در فلسفه اسلامی ما ممکنست به چالش بخوریم چون در فلسفه اسلامی به انسان به چشم «ما هو انسان» نگاه می شود در صورتیکه در مشاوره فلسفی به فرد پرداخته می شود. یک مورد دیگر که ممکنست چالش درست کند رویکرد آخرت گرا بودن فلسفه اسلامی است. چون در فلسفه اسلامی ما به آخرت انسان کار داریم اما در اتاق مشاوره درباره ی انسانی که روی زمین قرار دارد صحبت می شود.
یعقوبیان اظهار داشت: این مواردی که مطرح کردم به این معنا نیست که نمی توان از فلسفه اسلامی در راستای مشاوره فلسفی بهره برد چون فلسفه اسلامی، فرصت هایی هم در اختیار ما قرار می دهد. بطورمثال فلسفه اسلامی به ویژه در دوران ملاصدرا به فیلسوف به چشم یک سالک و کسی که درحال سیر است نگاه می کند و فلسفه در این دوران به مثابه یک سفر است که از این نگاه می توان در مشاوره فلسفی بهره برد یا مطالبی مثل حیات و زندگی، معنویت و خود دگرگونی، توسعه فردی، انسان شناسی، مباحث علم و نفس و اعتدال در زندگی که در فلسفه اسلامی خیلی به آن پرداخته می شود همگی همچون مباحثی هستند که در فلسفه اسلامی وجود دارد و می توان از آنها در برای استفاده در مشاوره فلسفی بهره برد.
سخنران بعدی مراسم هادی وکیلی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود. وی با اشاره به این که حدود ۱۵ سال است که کار مشاوره انجام می دهد اظهار داشت: در ط ول همه این سال هایی که کار مشاوره را انجام می دهم همیشه برایم سوال بود که سنت اسلامی چه آورده ای می تواند در خدمت تراپیست ها بگذارد؟ مبحث مشاوره فلسفی خیلی مبحث جذابی است و کسی که سراغ این نوع مشاوره می آید توقع دارد که مشاوره فلسفی بگیرد نه روانشناختی اما موضوع دیگری که در این رابطه وجود دارد امکان سنجی است به این معنا که وقتی از مشاوره فلسفی حرف می زنیم باید تعیین نماییم که کدامیک از مکاتب فلسفه اسلامی مدنظر ماست؛ مکتب مشایی، مکتب اشراقی و یا مکتب متعالیه؟
وکیلی اضافه کرد: نکته دیگری که باید در نظر داشته باشیم این که استفاده از مباحث فلسفه اسلامی در مشاوره فلسفی در مرحله ایجاد پارادایم و فرم است و هنوز از این فلسفه به گونه ای که از فلسفه های غرب در مشاوره ای فلسفی استفاده می شود نمی توان استفاده نمود. پرسشگری و مسئله مندی خصلت اصلی بشر و به بیان دیگر انسان همیشه سوال دارد و بدنبال جواب است. پرسش های فلسفه اسلامی حول چیستی، هستی و چرایی است اما آیا این پرسش ها به درد مشاوره فلسفی می خورد؟ آیا ما سبکی به نام مشاوره فلسفی فلسفه اسلامی داریم؟ آیا وقتی یک خانواده دیندار و متدین در اتاق مشاوره از مشکلات با فرزندان خود دیندار نیستند و نماز نمی خوانند حرف می زنند ما می توانیم مشکلاتشان را با فلسفه اسلامی حل کنیم؟ آیا فلسفه اسلامی پاسخی به کسانی که بیماریهای لاعلاج مرگبار می گیرند و می پرسند چرا من؟ دارد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: مارینوف و کوهن دو نفر از کسانی هستند که در غرب در عرصه مشاوره فلسفی کار کردند؛ مارینوف معتقد می باشد ما قبل از هرچیز باید بدانیم بیماری با ناراحتی فرق دارد و نباید هرنوع ناراحتی را یک چالش و بیماری بدانیم و دنبال دوا و درمان باشیم که تاجران دارو هرروز پولدارتر شوند بلکه باید به روش های غیرمتعارف مثل سنگ درمانی، مدیتیشن، مراقبه و امثال اینها پناه ببریم. کوهن اما به روش LBT اعتقاد دارد و معتقد می باشد که در مشاوره فلسفی منشأ همه مشکلات به ذهن و تفکر انسان برمی گردد و افکار ما رفتارمان را تحت تاثیر قرار می دهد بدین سبب روح مشاوره فلسفی ایجاد تغییر و تأثیر روی افکار ماست.
وکیلی افزود: در سنت فلسفه اسلامی هم رواقیون بر این باورند که ما باید اموری که کنترلشان از دست ما خارج است را رها نماییم اموری مثل این که چرا من زن هستم؟ چرا مرد هستم؟ چرا ایرانی هستم؟ چرا اینجا به دنیا آمده م و امثال اینها. چون همه اینها بخشیده های رایگان عالم به ما هستند.
وی افزود: نکته دیگری که باید به آن دقت کنیم این است که علم النفس با سایکولوژی فرق دارد. علم النفس یکجور تفکر خانگی است که در کتاب ها شکل گرفته اما سایکولوژی مبتنی بر تجربه و مشاهده است. عقیده شخصی من این است که در سنت فلسفه اسلامی، عرفان بیش از سایر حوزه ها ظرفیت استفاده در مشاوره فلسفی را دارد.
این محقق و پژوهشگر اظهار داشت: مورد دیگری که می خواهم روی آن تاکید کنم ارتباط میان علوم است. علوم مختلف انقدر باهم نزدیک هستند که روابطشان کم کم به مرور زمان کشف می شود. بطورمثال عرفان، روانشناسی، فلسفه و فیزیک کوانتوم همگی باهم در ارتباط هستند و ارتباطشان هم تصادفی نیست. در فیلم اوپنهایمر هم اگر دقت کرده باشید، اوپنهایمر یکجایی می گوید: حالا ما مرگ شده ایم؛ کشندگان جهان و این حرف خود نشانگر علوم با یکدیگر است.
وکیلی در آخر اضافه کرد: موردی که باید به آن توجه گردد این است که مشاوره دادن با مشورت دادن فرق دارد. یک مشاور باید نظریه بداند و از فلسفه اسلامی در راستای مشاوره می توان بهره برد به شرطی که نهادهای دانشگاهی هم به میدان بیایند و نشست هایی مثال این جلسه بیشتر اجرا شود. این که ما فقط بخواهیم روی داشته هایمان در فلسفه اسلامی تکیه نماییم ما را از کمک کردن به مردم ناتوان می کند پس لازم است که علاقمندان به موضوع مشاور فلسفی حتما روانشناسی هم بخوانند و به کمک های سازمان ها و نهادهای مختلف افراد فلسفه خوانده و مشاوره خوانده بتوانند در بیمارستان کنار افرادی که امیدشان برای زنده ماندن را از دست دادند حضور داشته باشند.
این نشست با پرسش و پاسخ میان حاضران در جلسه و سخنرانان به انتها رسید.
منبع: atreharam.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب