هر چه به دست می آورد نگه می داشت
به گزارش عطر حرم استاد عبدالله فاطمی نیا، صبح ۲۶ اردیبهشت ماه بعد از تحمل یک دوره بیماری سرطان دار فانی را وداع گفت و گنجینه با ارزشی از عرفان و اخلاق را با خود به زیر خاک برد. این مورخ اسلامی و کتاب شناس که اغلب سخنان او از تلویزیون هم پخش می شد، یکی از چهره های مذهبی شناخته شده در ایران بود.
آیت الله فاطمی نیا درباره علم رجال و عرفان نظری دارای آگاهی گسترده بود و در عین حال بیشتر به خطابه بر منبرها اشتغال داشت. وی همینطور از مفسران معروف و زبردست صحیفه سجادیه محسوب می شد.
اما فاطمی نیا معمولاً چه می گفت و چه دغدغه ای داشت؟ در این مطلب گزیده ای کوتاه از سخنانش را مرور می کنیم:
- اگر انسان همت عالیه نداشته باشد اما در ازای آن بخواهد هر شب صد رکعت نماز بخواند و دائم به فکر التماس دعا گفتن به کسی باشد که می خواهد عمره برود، به جایی نمی رسد.
- گاهی وقت ها یک نقطه روشن در زندگی انسان در یک مواقع خاصی از انسان دستگیری می کند. بعضی ها که عاقبت به خیر می شوند، در ارتباط با همان نقطه روشن در وجودشان است، اما کسی که عاقبت به خیر نشده و جهنمی می شود، معلوم می شود همان نقطه روشن را هم ندارد! روایت هم این مطلب را تأیید می کند.
- هر ماه نوری دارد و هر روز نوری دارد که مجانی به در خانه آدم می آیند. این ما هستیم که باید این نورها را حفظ بکنیم. شیعیان امیرالمومنین نزد خدا عزیزند. اینها اگر بر نمازها مراقبت کنند، مسئله والدین، مسئله غیبت و حسن خلق و... را رعایت نمایند، این انوار هر روز به در خانه شان می آید. منتها ما چه می کنیم؟ این انوار را حفظ نمی نماییم. از یکی از بزرگان علما که با آشیخ حسنعلی (نخودکی اصفهانی) محشور بود، پرسیدم ایشان چگونه به این مقام نزد خدا رسیدند؟ آن ولی خدا جواب داد: «ایشان هر چه به دست می آورد نگه می داشت.» ولی ما انوار را ضایع می نماییم. شب بلند می شود نماز شب می خواند، بامداد می نشیند غیبت می کند. نور نماز شب رفت. با یک حرف تلخ این نورها از بین می رود.
- من تعجب می کنم از بعضی ها! یک خانم مومن ۲۰ بار به عمره رفته. بار ۲۱ به او می گویند بیا این پول عمره را بده برای یک دختر یتیم، می گوید: «نه من نمی توانم. دوستان همه دارند می روند عمره. من چطور نروم؟» حالا به این خانم بگو شما این همه عمره رفتی، مسئله اخلاق را در خانه رعایت می کنی؟ مگر دین خدا مسخره است؟ هر سال عمره می روی، یک عیب و بدی را از خودت دور نکردی؟ یا آقا؛ فرقی ندارد. آقا بداخلاق بشود، عبادتش ضایع می شود. خانم بداخلاق بشود، عباداتش ضایع می شود.
- گناهکار چند نوع است. عده ای گناه می کنند، بعد ناراحت و پشیمان می شوند. سوز و گداز دارند. توبه می کنند و هیچگاه فکر نمی کنند که روزی این توبه را بشکنند اما باردیگر می شکنند. باردیگر، سه باره، ده باره. در حدیث داریم که این اگر در تمام توبه شکستن ها سوز و گداز واقعی داشته باشد، در نهایت بر شیطان پیروز می شود. اما اگر نه؛ دفعه اول سوز و گداز داشت، دفعه دوم کمتر، دفعه سوم کمتر و اگر برایش معمولی شد او طعمه شیطان می شود. شدیدترین گناه، گناهی است که صاحب آن، آنرا کوچک بشمارد.
- آقایان حیفتان نمی آید مادرها را اذیت می کنید؟ سید رضی جامع نهج البلاغه بعد از مرگ مادرش اظهار داشت: «بعد از این با کدام دست بلاها را رد کنم؟» دست مادر که بالا می رود بلاها از شما دور می شود. حیف نیست سر یک چیز جزئی مادر را می رنجانید؟ از مجلس روضه برگشته مادر را می رنجاند؛ قبول باشد!
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب